دانلود رمان سراب عشق (رمان خانه)

ساخت وبلاگ

نويسنده: سایه 
خلاصه ای از داستان رمان: 
قصه ی دو دوست صمیمی به نام فرناز و یلداست که بعد از اینکه پسری به نام سعید سر راهشون قرار می گیره میونه اشون به هم می خوره. 
یلدا به سعید علاقمند شده اما سعید در پی به دست آوردن دل فرنازه. فرناز نه تنها عشق سعید رو نمی پذیره بلکه یلدا رو هم از مراوده با اون برحذر می کنه و همین سرآغاز به هم خوردن دوستی شون و شروع اتفاقات غیر قابل پیش بینی میشه... 
قسمتی از متن رمان: 
آن روز فرناز و یلدا در راه مدرسه بودند که سعید جلویشان سبز شد. فرناز از دیدن سعید متعجب شد. یک هفته ای می شد که سعید آن اطراف می پلکید. اما همیشه گوشه ای می ایستاد و فقط نگاه می کرد. این بار اما جسارت به خرج داده بود و خودش را به فرناز نشان داده بود. فرناز همانطور که سعید را به یلدا نشان می داد گفت: 
_ این دیگه اینجا چی می خواد؟ 
_ حتما دلش پیش یکی از بچه ها گیره. 
_ مثلا؟ 
_ من چه می دونم سیصد چهارصد تا دانش آموز تو این مدرسه هست. حتما یکی هست که عین شبح سرگردان این ورا می چرخه. ولی جای برادری خوشگله ها! 
_ سعید! آتیش بیاره معرکه ایه که بیا و ببین. خیلی شرّه. 
_ داره کم کم ازش خوشم میاد. 
_ زده به سرت!؟ 
_ گفتی اسمش چی بود؟ 
_ خودت رو خفه نکن، سعید. خیلی توفه اس که اینجوری دست و دلت به لرزه افتاده؟ 
سعید با قدم هایی سنگین و آرام به آن دو نزدیک شد .دستش را در موهای بلند و سیاهش چنگ زد و با نگاه معنی داری به فرناز از کنارشان عبور کرد. یلدا به سعید خیره شد و با نگاه تحسین برانگیزش او را دنبال کرد. فرناز با آرنجش به پهلوی یلدا زد و گفت: 
خوب می دونی که من از این کارا خوشم نمیاد. بهتره تو هم احساساتی نباشی. 
_ دست خودم نیست فرناز.احساس میکنم عاشق شدم… 
دو شنبه 2 مرداد 1396 

دانلود رمان سراب عشق (رمان خانه)...
ما را در سایت دانلود رمان سراب عشق (رمان خانه) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roman-khane بازدید : 270 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 11:42